به پسرم درس بدهید.
او باید بداند که همه مردم عادل و همه آنها صادق نیستند .اما به پسرم بیاموزید که به ازای هر شیاد انسان صدیقی هم وجود دراد. به او بگویید به ازای هر سیاستمدار خود خواه رهبری جوانمرد هم یافت می شود.
به او بیاموزید که در ازای هر دشمن دوستی هم هست. می دانم وقت می گیرد اما به او بیاموزید اگر با کار و زحمت خویش یک دلار کاسبی کند بهتر از پنج دلار روی زمین بیابد. به او بیاموزید که از باختن پند بگیرد و از پیروز شدن لذت ببرد . او را از حبطه خوردن بر حذز دارید. به او نقش خندیدن را یاد آور شوید.
اگر می توانید نقش موثر کتاب در زندگی را آموزش دهیدو به او بگوید تعمق کند. به پرندگان در حال پرواز در آسمان دقیق شود. به گلای درون باغچه و زنبورهایی که در هوا پرواز می کنند دقیق شود. به پسرم بیاموزید که در مدرسه بهتر است که مردود شود اما با تقلب به قبولی نرسد و به پسرم یلد دهید که با ملایم ها ملایم و با گردن کش ها گردن کش باشد . به او بگویید به عقایدش ایمان داشته باشد حتی اگر همه بر خلاف او حرف بزنند . به پسرم یاد بدهید که همه حرف ها را بشنود و سخنی را که به نظرش درست می آید انتخاب کند . ارزش های زندگی را به پسرم آموزش دهید . اگر می توانید به پسرم یاد بدهید که در اوج اندوه تبسم کند . به او بیاموزید که از اشک ریختن خجالت نکشد . به او بیاموزید که می تواند برای فکر و شعور مبلغی تعیین کند اما قیمت گذاری برای دل بی معناست . به او بگویید که تسلیم هیاهو نشود و اگر خود را بر حق می داند پای سخنش بایستد و با تمام قوا بجنگد . در کار تدریس به پسرم ملایمت به خرج بدهید اما از او یک ناز پرورده نسازید . بگذارید که او شجاع باشد . به او بیاموزید که به مردم اعتماد داشته باشد
می دانم این توقع زیادی است اما ببینید چه می توانید بکنید پسر کودک کم سال خوبی است.