در سکوت می توان نگاه را معنا کرد و آن را با عشق به دل پیوند زد می توان بهار را به دیدار برگهای خزان زده برد و برای رازقی های امید از عطر دوست داشتن گفت می خواهم سکوت کنم و تنها به حرف نگاهت گوش کنم
هیچ وقت نذار هر رهگذری که رد میشه رو دلت یادگاری بنویسه چون بعدا پاک کردنش خیلی سخته
یکدیگر را دوست بدارید و چنانچه به این کار قادر باشید پس همه کارها ی دیگرخود به خود روبه راه خواهند شد
دوست داشتن کسانی که دوستمان میدارند کار بزرگی نیست، مهم آن است آنهایی را که ما را دوست ندارند، دوست بداریم
ای غنچه ی خندان چرا خون در دل ما می کنی ؟
خاری به خود می بندی و ما را ز سر وا می کنی
کاش اینجا بودی
کاش در باغچه سبز دلم می ماندی
کاش شعر غم من را
ز افق های غریب نگهم می خواندی
کاش اینجا بودی
کاش گلهای فراق تو گهی می پژمرد
کاش گنجشک دلت
در غم من می آزرد
و جدایی می مرد
کاش اینجا بودی
کاش اینجا بودی
همیشه دوست داشتم ابر باشم.چون ابر انقدر شهامت داره که هر وقت دلش میگیره جلوی همه گریه کنه
اگر می دانستی که چقدر دوستت دارم هیچ گاه برای آمدنت باران را بهانه نمیکردی رنگین کمانم
هر جا بگذرد تابوت من غوغا به پا خیزد که گویند : چه سنگین می رود تابوت این مرده از بس آرزو دارد
از کبوترپرسیدم : زندگی چیست؟ پرهایش را تکان داد و جواب نداد ازدریا پرسیدم:زندگی چیست؟ خروشید و جوابم را نداد ازآفتاب پرسیدم:زندگی چیست؟ غروب کرد وجوابم را نداد ازانسان پرسیدم:زندگی چیست؟ گفت: زندگی خون دل خوردن است اولش عشق وبعد مردن است.
نیامد ز سوی تو هم خبری نداری تو بر حال من نظـری شکایت برم از تو پیش خدا تو را خاطر افتاده با دگـری
مهربانی را در نگاه منتظر کودکی دیدم که آبنباتش را به دریا انداخت تا اب شیرین شود
ما چون ز دری پای کشیدیم ،کشیدیم امید ز هر کس که بریدیم ، بریدیم دل نیست کبوتر که چو برخاست نشیند از گوشه ی بامی که پریدیم ، پریدیم رم دادن صیدِ خود از آغاز غلط بود حالا که رماندی و رمیدیم ، رمیدیم صد باغ بهارست و صلای گل و گلشن گر میوه ی یک باغ نچیدیم ، نچیدیم وحشی ! سبب دوری و این قسم سخن ها آن نیست که ما هم نشنیدیم ، شنیدیم
همیشه یه کسایی بودن که بهم میگفتن چرا تو عشق نداری؟همیشه بودن کسایی که بهم بگن عشق یعنی زندگی... میگفتن اگه عاشق نشی یعنی زندگی نکردی... ولی بهم نگفتن اگه اسیر یکی بشی دلت میسوزه...بهم نگفتن اگه با چشاش نگات کنه انگار تموم جونتو به آتیش میکشن...بهم نگفتن اگه تموم روز ببینیش بازم دلتنگش میشی...بهم نگفتن ممکنه یه روز بذاره بره...بهم نگفتن... نگفتن که تو پشت سرش اشک میریزی ولی اون بی اعتنا میره...نگفتن تو دیوونش میشی ولی اون بی خیالت میشه