از ویژگیهای مؤمن آن است که از حرامها پاک باشد و در شبهه ها توقف کند . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ـ به علی علیه السلام ـ]
وبلاگ تخصصی دانشجویان حسابداری 86 دانشگاه یزد
میلاد امام زمان مبارک باد
دوشنبه 89 مرداد 4 , ساعت 1:37 عصر  

بسم الله الرحمن الرحیم

 

سلام بر امام موعودم

 

 برای صبر باید امید داشت
        امید ، امید ، امید    
     می گویند وقتی قرار است منتظر کسی باشی ، باید همیشه منتظر باشی  
        یعنی انتظار ساعت و زمان و وقت نمی شناسد           
        تا به حال منتظر بوده ای برای آمدن دوستی ؟  
       هر چه این دوست عزیزتر باشد به انتظار آمدنش نشستن هم سخت تر است !    
     سخت که نه ، تلخ است !     
    هر قدر که بیشتر دوست بداری بیشتر زجر می کشی      
    و انتظار همیشه تلخ است مگر برای ...      
    عاشق را به میزان صبرش بر عشق به معشوقش پاداش می دهند      
       گفتند که صبر مقدمه انتظار است و صبر چیزی نیست که هر کس را توان آن باشد         
  برای صبر باید دلت را بزرگ کنی اندازه دنیا ! نه ، بزرگتر       
    به اندازه آسمان ! نه ، بزرگ کنی به اندازه زمان 
     برای صبر باید امید داشت !
      امید ...امید و امید

 

نیمه شعبان 1430

 

ولادت یگانه منجی عالم بشریت،‌ قائم آل محمد بر شما مبارک باد


نوشته شده توسط سید مهدی موسوی | نظرات دیگران [ نظر] 
ابراز علاقه
سه شنبه 89 تیر 1 , ساعت 9:46 عصر  


پسر جوان پس از مدتها از منزل خارج شد . بیماری روحیه او را مکدر کرده بود . و حالا با اصرار مادرش به خیابان آمده بود . از کنار چند فروشگاه گذشت . ویترین یک فروشگاه بزرگ توجه او را به خود جلب کرد و وارد شد . در بخشی از فروشگاه که مخصوص موسیقی بود چشمش به دختر جوانی افتاد که فروشنده آن قسمت بود . فروشنده دختر ی بود همسن خودش و لبخند مهربانی بر لب داشت . لبخند آن دختر به نظر خودش زیباترین چیزی بود که به عمر دیده بود! دختر نگاهی به او کرد و پرسید :

- می توانم کمکتان کنم؟

در یک نگاه در وجودش علاقه ای را نسبت به او احساس کرد ولی هیچ عکس العملی از خود نشان نداد . فقط گفت :

- من یک لوح موسیقی می خواهم .

یکی را انتخاب کرد و به دست دختر داد دختر لوح را گرفت و با همان لبخند گفت :

- میل دارید این را برایتان کادو کنم؟ 

و بدون این که منتظر جواب شود به پشت ویترین رفت و چند لحظه بعد بسته کادو پیچ شده را به پسر داد . پسر جوان با کادویی که در دست داشت به خانه رفت و از آن روز به بعد هر روز به فروشگاه می رفت و یک لوح می خرید و دختر نیز لوح را کادو می کرد و به او می داد . پسر بارها خواست علاقه خود را به فروشنده جوان ابراز کند ولی نتوانست . مادرش که متوجه تغییر در رفتار پسر شده بود علت این پریشانی را از او جویا شد و وقتی متوجه علاقه او شد پیشنهاد کرد که این موضوع را به خود دختر بگوید و نظر او را هم بپرسد . ولی پسر نپذیرفت او هر بار که می خواست با دختر صحبت کند نمی توانست و فقط با خرید یک لوح خارج می شد .

بیماری جوان کم کم شدیدتر می شد و او نمی توانست علاقه اش را به دختر ابراز کند . یک روز که به فروشگاه رفت فقط شماره تلفنش را روی کاغذ نوشت و روی ویترین گذاشت و خارج شد! و روز بعد دیگر به فروشگاه نرفت!

چند روز گذشت و دختر از نیامدن پسرتعجب کرد و به یاد شماره تلفن افتاد و با منزل او تماس گرفت . مادر پسر جوان گوشی را برداشت و وقتی متوجه شد که او همان دختر فروشنده است با گریه گفت :

- تو دیر تماس گرفتی!! ... پسر من دو روز پیش از دنیا رفت.

دختر بسیار متاثر شد و از مادر نشانی اش را پرسید تا او را ببیند . وقتی به منزل پسر رسید از مادرش خواهش کرد  که اتاق پسر را ببیند . در اتاق پسر انبوهی از لوحهای موسیقی روی هم چیده شده بود که کادوی آنها باز نشده بود!!

مادر یکی از کادوها را باز کرد و با تعجب داخل آن یک یادداشت دید که رویش نوشته بود

" تو پسر مودب و با شخصیتی هستی و اگر مایل باشی می توانیم با هم یک فنجان قهوه بخوریم .. "

یادداشت ازطرف دختر فروشنده بود . مادر بسته بعدی را باز کرد و باز هم همان یادداشت!

مادر گفت :

- پسرم به تو گفته بودم که اگر واقعا او را دوست داری احساسات را ابراز کن و بگذار او هم بداند که احساسی نسبت به او داری . ممکن است او هم به تو علا قمند و منتظر تو باشد

 


نوشته شده توسط سید مهدی موسوی | نظرات دیگران [ نظر] 
یادش بخیر!!!
شنبه 89 فروردین 28 , ساعت 8:0 عصر  

http://marshal-modern.ir/Archive/11078.aspx

ادامه مطلب...

نوشته شده توسط سید مهدی موسوی | نظرات دیگران [ نظر] 
کل کل بین سیمین بهبهانی و ابراهیم صهبا به زبان شعر
شنبه 88 بهمن 17 , ساعت 7:28 عصر  
شعر « آزار » اثر سیمین بهبهانی:
یا رب مرا یاری بده ، تا سخت آزارش کنم
هجرش دهم ، زجرش دهم ، خوارش کنم ، زارش کنم
از بوسه های آتشین ، وز خنده های دلنشین صد شعله در جانش زنم ، صد فتنه در کارش کنم در پیش چشمش ساغری ، گیرم ز دست دلبری از رشک آزارش دهم ، وز غصه بیمارش کنم بندی به پایش افکنم ، گویم خداوندش منم چون بنده در سودای زر ، کالای بازارش کنم گوید میفزا قهر خود ، گویم بخواهم مهر خود گوید که کمتر کن جفا ، گویم که بسیارش کنم هر شامگه در خانه ای ، چابکتر از پروانه ای رقصم بر بیگانه ای ، وز خویش بیزارش کنم چون بینم آن شیدای من ، فارغ شد از احوال من منزل کنم در کوی او ، باشد که دیدارش کنم


جواب ابراهیم صهبا به سیمین بهبهانی :
یارت شوم ، یارت شوم ، هر چند آزارم کنی
نازت کشم ، نازت کشم ، گر در جهان خوارم کنی
بر من پسندی گر منم ، دل را نسازم غرق غم باشد شفا بخش دلم ، کز عشق بیمارم کنی گر رانیم از کوی خود ، ور باز خوانی سوی خود با قهر و مهرت خوشدلم کز عشق بیمارم کنی من طایر پر بسته ام ، در کنج غم بنشسته ام من گر قفس بشکسته ام ، تا خود گرفتارم کنی من عاشق دلداده ام ، بهر بلا آماده ام یار من دلداده شو ، تا با بلا یارم کنی ما را چو کردی امتحان ، ناچار گردی مهربان رحم آخر ای آرام جان ، بر این دل زارم کنی گر حال دشنامم دهی ، روز دگر جانم دهی کامم دهی ، کامم دهی ، الطاف بسیارم کنی



جواب سیمین بهبهانی به ابراهیم صهبا :
گفتی شفا بخشم تو را ، وز عشق بیمارت کنم
یعنی به خود دشمن شوم ، با خویشتن یارت کنم؟
گفتی که دلدارت شوم ، شمع شب تارت شوم خوابی مبارک دیده ای ، ترسم که بیدارت کنم


جواب ابراهیم صهبا به سیمین بهبهانی:
دیگر اگر عریان شوی ، چون شاخه ای لرزان شوی
در اشکها غلتان شوی ، دیگر نمی خواهم تو را
گر باز هم یارم شوی ، شمع شب تارم شوی شادان ز دیدارم شوی ، دیگر نمی خواهم تو را گر محرم رازم شوی ، بشکسته چون سازم شوی تنها گل نازم شوی ، دیگر نمی خواهم تو را گر باز گردی از خطا ، دنبالم آیی هر کجا ای سنگدل ، ای بی وفا ، دیگر نمی خواهم تو را



جواب رند تبریزی به سیمین بهبهانی و ابراهیم صهبا :
صهبای من زیبای من ، سیمین تو را دلدار نیست
وز شعر او غمگین مشو ، کو در جهان بیدار نیست
گر عاشق و دلداده ای ، فارغ شو از عشقی چنین کان یار شهر آشوب تو ، در عالم هشیار نیست صهبای من غمگین مشو ، عشق از سر خود وارهان کاندر سرای بی کسان ، سیمین تو را غمخوار نیست سیمین تو را گویم سخن ، کاتش به دلها می زنی دل را شکستن راحت و زیبنده ی اشعار نیست با عشوه گردانی سخن ، هم فتنه در عالم کنی بی پرده می گویم تو را ، این خود مگر آزار نیست؟ دشمن به جان خود شدی ، کز عشق او لرزان شدی زیرا که عشقی اینچنین ، سودای هر بازار نیست صهبا بیا میخانه ام ، گر راند از کوی وصال چون رند تبریزی دلش ، بیگانه ی خمار نیست

نوشته شده توسط سید مهدی موسوی | نظرات دیگران [ نظر] 
میلاد امام رضا(ع) میارک باد
پنج شنبه 88 آبان 7 , ساعت 12:55 عصر  

ولادت با سعادت هشتمین اختر آسمان امامت و ولایت

علی بن موسی الرضا ( علیه السلام )

بر همه عاشقان حضرتش مبارک باد.

 

  هشتمین آفتاب در یک نگاه 
 زیارتنامه امام رضا علیه السلام(فلش) 
 کتابهای منسوب به امام رضا علیه السلام 
 خاک را به نظر کیمیا کند(معجزه رضوی) 
 امام رضا علیه السلام و دفاع عقلانی از دین 
 امام رئوف در آثار و اندیشه ها(کتابشناسی) 
 داستان واره هایی از زندگانی امام رضا علیه السلام 
 سفارش امام رضا به نگاهداشت حقوق والدین 
 معیار برتری از منظرامام هشتم 
 معرفی سایتهای رضوی 
 پرتو دوم: برگهایی از دفتر دل(اشعار) 
 پرتو سوم: مسابقه (خاطرات شما را قاب می گیریم) 
 پرتو چهارم: نوای شادی (مدیحه سرایی) 
 پرتو پنجم: نماهنگ (مجموعه ای به صورت فلش) 
 پرتو ششم: کتابهای صوتی (مجموعه ای از آهنگها و نواخته ها) 
 پرتو هفتم: کتابهای تصویری(برگرفته از کتاب داستانهای شگفتِ شهید دستغیب) 
 پرتو هشتم: گوهر معرفت(سخنرانیهای علما پیرامون شخصیت امام رضا علیه السلام) 
 پرتو نهم: تم امام رضا علیه السلام(ویژه گوشیهای سونی اریکسون (w600 
 پرتو دهم: کتابخانه رضوی 
 پرتو یازدهم: ویژه های صوتی کتابخانه تبیان 
 تصاویر ویژه 
 Screensaver 


نوشته شده توسط سید مهدی موسوی | نظرات دیگران [ نظر] 
شاید این جمعه بیاید شاید...
چهارشنبه 88 مرداد 14 , ساعت 1:41 عصر  

اللهم انا  نرغب الیک  فی دولة کرِیمة تعز بها الاسلام و اهله و تذل بها النفاق و اهله

 

ای منتظرغمگین مباش قدری تحمل بیشتر

گردی به پا شد از افق گویا سواری میرسد 

 

کجاست منتظر تو چه انتظار عجیبی


تو بین منتظران هم عزیز من چه غریبی


عجیبتر که چه آسان نبودنت شده عادت


چه کودکانه سپردیم دل به بازی قسمت


چه بیخیال نشستم نه کوششی نه تلاشی


فقط نشستم و گفتم خدا کند که بیایی

 

زراره از امام صادق (ع) نقل کرده است که حضرت فرمودند: چون زمان غیبت را درک کردی همواره این دعا را بخوان:

 اللهم عرفنی نفسک فانک ان لم تعرفنی نفسک لم اعرف نبیک اللهم عرفنی رسولک فانک ان لم تعرفنی رسولک لم اعرف حجتک اللهم عرفنی حجتک فانک ان لم تعرفنی حجتک ضللت عن دینی.

                                           (بحارالانوار. ج 52، ص 147-146، ح70 ، به نقل از اصول کافی و کمال) ا

 

 چند حدیث در فضیلت نیمه شعبان:

امام علی علیه السلام به نقل از پیامبر صل الله علیه و آله می‌فرماید: «خداوند متعال در شب نیمه شعبان فرشته‌ای را نازل فرموده که از غروب خورشید تا طلوع فجر ندا می‌دهد: «آیا توبه‌کننده‌ای در این شب است تا او را بیامرزم و آیا طالب رزقی است تا او را رزق بدهم».

از امام جعفر صادق علیه السلام روایت است که از امام محمدباقر علیه‌السلام

 در مورد فضیلت شب نیمه شعبان سؤال شد؛ امام فرمود آن شب بعد از لیلة القدر افضل شب‌ها است. در آن شب خداوند به بندگان، فضل خود را عطا مى‌فرماید و ایشان را به مَنّ و کَرَم خویش مى‌آمرزد. پس سعى و کوشش کنید در تقرّب جستن به سوى خداى تعالى در آن شب، که آن شبى است که خدا قسم یاد فرموده به ذات مقدس خود که سائلى را از درگاه خود تا زمانی که مطلب گناهی را درخواست نکند؛ دست خالى برنگرداند.

 

 

خبر آمد خبری در راه هست

                                              دل خوش آن دل که از آن آگاه هست

                                                                                                             شاید این جمعه بیاید شاید....

                                                                                                                                  

   

میلاد با سعادت یگانه منجی عالم بشریت

قائم آل محمد, مهدی صاحب زمان

بر همه شما مبارک باد.

لدین)

 


نوشته شده توسط سید مهدی موسوی | نظرات دیگران [ نظر] 
دنگ .....(سهراب سپهری)
دوشنبه 88 تیر 8 , ساعت 11:36 صبح  
 
دنگ... دنگ... ساعت گیج زمان در شب عمر می زند پی در پی زنگ!  

زهر این فکر که ای دم گذر است می شود نقش به دیوار رگ هستی من. لحظه ام پر شده از لذت 

یا به زنگار غمی الوده است. لیک چون باید این دم گذرد! پس اگر می گریم گریه ام بی ثمر است.

و اگر می خندم خنده ام بیهوده است. دنگ..... دنگ...... لحظه ها می گذرد .  

آنچه بگذشت نمی آید باز. قصه ای هست که هرگز دیگر نتواند شد آغاز. 

مثل این است که یک پرسش بی پاسخ بر لب سرد زمان ماسیده . تند بر می خیزم .......!!!

تا به دیوار همین لحظه که در آن همه چیز رنگ لذت دارد آویزم....آنچه می ماند از این جهد به جای: 

خنده ی لحظه ی پنهان شده از چشمانم. و آنچه بر پیکر او می ماند :نقش انگشتانم

دنگ..... فرصتی از کف رفت. قصه ای گشت تمام .

لحظه باید پی لحظه گذرد . تا که جان گیرد در فکر دوام .... این دوامی که درون رگ من ریخته زهر 

وارهانیده از اندیشه ی من رشته ی حال وز رهی دور و دراز داده پیوندم با فکر زوال .

پرده ای می گذرد پرده ای می اید: می رود نقش پی نقش دگر .... رنگ می لغزد بر رنگ

ساعت گیج زمان در شب عمر می زند پی در پی زنگ......دنگ ....دنگ ..... دنگ....! 

نوشته شده توسط سید مهدی موسوی | نظرات دیگران [ نظر] 
پانزده نکته در مورد مناظره میرحسین موسوی و محمود احمدی نژاد
پنج شنبه 88 خرداد 14 , ساعت 10:48 صبح  

 

در خصوص مناظره دیشب نکات زیر را می توان مطرح کرد:

1- مناظره داغ دیشب در حالی برگزار می شد که نتایج نظرسنجی ها در هفته اخیر از رشد صعودی میرحسین موسوی و کاهش محبوبیت محمود احمدی نژاد حکایت می کرد، نتایجی که هر دو نامزد به خوبی از آن با خبر بودند.

2-در اولین لحظات آغاز مناظره، موسوی ساعت مچی خود را از دست بیرون آورد و روی میز گذاشت تا وقت سخنانش را تنظیم کند،احمدی نژاد نیز با مقداری پرونده، کاغذ و یک موبایل به میدان مناظره آمده بود.

2-احمدی نژاد شروعی عصبی داشت و در ابتدا، کلمه به کلمه سخنانش را از روی کاغذ می خواند، اما به مرور به خود مسلط شد و به مرور حالت "عصبی اش" به عصبانیت و حمله به موسوی تبدیل کرد و کمتر از روی کاغذ، نوشته هایش را می خواند،صدای لرزان میرحسین در آغاز مناظره نیز قابل توجه بود.

3-احمدی نژاد علنا "میرحسین" را رقیب اصلی خود معرفی کرد اما در عین حال ادعا کرد ، موسوی با محوریت " هاشمی -خاتمی" به میدان رقابت با او وارد شده است، احمدی نژاد گفت: موسوی در برابر من نیست، بلکه سه دولت (موسوی، هاشمی، خاتمی)در برابر من قرار گرفته است!

4-موسوی ترجیح داد هیچ موضعی در برابر اصلی ترین برگ برنده احمدی نژاد در مناظره که او را تلویحا عامل یا متحد هاشمی رفسنجانی خوانده بود، اتخاذ نکند و به گفتن این جمله بسنده کند که خود هاشمی و خاتمی حرفهایشان را در مناظره با احمدی نژاد بگویند.

5-احمدی نژاد رسما سه نامزد دیگر انتخابات ریاست جمهوری را متحدانی علیه خود دانست.

6- اکثر قریب به اتفاق سخنان و انتقادات میرحسین، قبلا در سخنرانی های عمومی و تریبون های جمعی مطرح شده بود، اما این محمود احمدی نژاد بود که همانطور که قبلا وعده کرده بود برای مناظره، حرفهایی داغ و ادعاهای بزرگ داشت.

7-یکی از ترجیع بندهای سخنان احمدی نژاد که احتمالا به قصد هستریک کردن میرحسین به کار می رفت این بود که پنج بار گفت: به شما علاقه مندم و دلم برای شما می سوزد!

8- احمدی نژاد موقع سخن گفتن به دوربین تلویزیون نگاه می کرد و مرتبا "موسوی" را خطاب می کرد، در حالی که موسوی در هنگام سخن گفتن، کمتر احمدی نژاد را خطاب می کرد و بدون آنکه به دوربین نگاه شود، فقط به مجری نگاه می کرد و وی را خطاب می کرد.

9-میرحسین در هنگام سخنان احمدی نژاد، خونسرد به نظر می رسید اما احمدی نژاد در هنگام استماع سخنان طرف مقابل با لبخند و میمیک های صورت به میرحسین نگاه می کرد.

10-احمدی نژاد در دقایق پایانی مناظره درخواست کرد مناظره 3-4 ساعت ادامه پیدا کند.

11-وضعیت پسر رفسنجانی،میلیارد شدن ناطق نوری و پسرش، فروختن کارخانه رشت الکتریک به همسر کرباسچی آخرین شلیک های احمدی نژاد به میرحسین موسوی بود.

12-استفاده مکرر از کلمه "چیز" یکی از تکیه کلام های ثابت میرحسین موسوی بود.

13-میرحسین در آخرین دقایق مناظره، ناگهان شدت انتقاداتش از احمدی نژاد را افزایش داد و ضمن دفاع جانانه ای از همسرش-زهرا رهنورد- او را روشنفکری برجسته توصیف کرد و در عین حال افشا کرد که سعیدلو، معاون احمدی نژاد مسئول پرونده سازی برای رقباء شده است.

14-در دقایق پایانی مناظره که میرحسین مرتبا به احمدی نژاد حمله می کرد، احمدی نژاد خواست پاسخ بدهد که میرحسین به وی گفت: در وقت من وارد نشوید!
 
15-در حالی که مجری مراسم، پایان رسمی مناظره را اعلام کرد، احمدی نژاد ناگهان گفت:آفای میرحسین موسوی اتهامات را ردیف می کند و می گوید من نمی خواهم اتهام بزنم!

در یک جمله به عنوان جمع بندی این مناظره می توان گفت که این مناظره در ساعت دوازده شب چهاردهم خرداد پایان نیافت، بلکه بلافاصله بعد از پایان مناظره، آغاز شد و قطعا شروعی است برای اصلی ترین چالش بین دو رقیب اصلی یعنی محمود احمدی نژاد و میرحسین موسوی.

منبع:سایت بازیاب

 

فارس: محمود احمدی‌نژاد ریاست‌جمهوری ایران بعد از اتمام مناظره با موسوی در جمع دانشجویان حامی خود در مقابل سازمان صدا و سیما حضور پیدا کرد.
 
محمود احمدی‌نژاد ریاست‌جمهوری ایران بعد از اتمام مناظره با موسوی با هدف پاسخگویی به احساسات هواداران خود، در جمع دانشجویان که مقابل سازمان صدا و سیما تجمع کرده‌اند، حاضر شد.
بر اساس این گزارش، دانشجویان حامی احمدی‌نژاد که از پیروزی وی در مناظره با موسوی به شعف آمده‌اند، فریادهای «الله اکبر»، «مناظره به پا شد، موسوی کله‌پا شد»، «احمدی احمدی حمایتت می‌کنیم»، «ریشه کن ظلم و فساد، محمود احمدی‌نژاد» و ... به ابراز احساسات می‌پردازند

 

 

 

       

 

ادامه عکسها در ادامه مطلب...

نوشته شده توسط سید مهدی موسوی | نظرات دیگران [ نظر] 
انتخابات ریاست جمهوری دهم
چهارشنبه 88 خرداد 13 , ساعت 12:34 صبح  

سلام،با اجازه آروین من هم این سوال برام پیش اومده و میخوام در اینجا مطرح کنم :

 

   به چه کسی رای میدهید؟ دلیل شما چیست؟

 

 و فکر میکنید چه کسی بیشترین رای رو میاره؟

 

               

                      

 

 


نوشته شده توسط سید مهدی موسوی | نظرات دیگران [ نظر] 
روز معلم مبارک
شنبه 88 اردیبهشت 12 , ساعت 10:46 صبح  

 مقام معلم

 می توان در سایه آموختن                          گنج عشق  جاودان اندوختن

اول از استاد، یاد آموختیم                           پس، سویدای سواد  آموختیم

از پدر گر قالب تن یافتیم                             از معلم جان روشن یافتیم

ای معلم چون کنم توصیف تو                      چون خدا مشکل توان تعریف تو

ای تو کشتی نجات روح ما                         ای به طوفان جهالت نوح  ما

یک پدر بخشنده آب و گل است                    یک پدر روشنگر جان و دل است

لیک اگر پرسی کدامین برترین                     آنکه دین آموزد و علم  یقین

                                                                                        مرحوم استاد حسین شهریار 

امام خمینی (ره) در رابطه با نقش معلم می فرمایند:

نقش معلم در جامعه، نقش انبیاست؛ انبیا هم معلم بشر هستند. تمام ملت باید معلم باشند؛ فرزندان اسلام تمام افرادش معلم باید باشند و تمام افرادش متعلم.

 

حضرت امام جعفر صادق (ع)  در رابطه با مقام ومنزلت معلم می فرمایند:

«هنگامی که روز قیامت شود، خداوند تمام انسان ها را جمع می کند و چون ترازوی اعمال نهاده شد و خون شهیدان را با مرکب قلم عالمان و معلمان بسنجند، ارزش مرکب آنان بر خون شهیدان فزونی خواهد داشت ». این ارزش بدان جهت است که شهیدان در سایة علم و تربیت معلمان  و تعلیم شایستة آنان به خدا راه یافته و لیاقت شهادت نصیبشان شده است.

 

این روز و هفته عزیز رو به همه معلم ها و اساتید که برای ما زحمات زیادی کشیدن تبریک میگوییم.

در ضمن این روز رو به آقایون باقرپور ، توکلی و عادل(معلمان آینده!) تبریک میگویم.(امید است از حقوقی که میگیرند به فکر ما هم باشند و بوفه را از ما دریغ نفرمایند!) 

 

روز معلم
 
معلم اضیظم، عذ اینکه به ما خاندن و نوشطن عاموخطی، حذار بار اضط ممنوعم.

 

 

چند عکس زیبا:ادامه مطلب...

نوشته شده توسط سید مهدی موسوی | نظرات دیگران [ نظر] 
<      1   2   3   4      >
درباره وبلاگ

وبلاگ تخصصی دانشجویان حسابداری 86 دانشگاه یزد

مدیر وبلاگ : علیرضا باقرپور[52]
نویسندگان وبلاگ :
آروین کیقبادی (@)[79]

هادی حسینیان پور (@)[108]

باران[15]
بی نام (@)[43]

سید مهدی موسوی (@)[28]


اوقات شرعی
فهرست اصلی
بازدید امروز: 25 بازدید
بازدید دیروز: 35 بازدید
بازدید کل: 234947 بازدید

شناسنامه
صفحه نخست
پست الکترونیک
پارسی بلاگ
وضعیت من در یاهو
فهرست موضوعی یادداشت ها
از دست رفتن دم . استاندارد . بدلیل استفاده از وبلاگ های مختلف اسامی منابع یادم نیست!! . تاسف توپولوف154 کاسپین و مسافران آن تکه تکه شدند . حسابداری . خاطره شادمانی های امروزمان تلخ ترین غمی است که فردا داریم. . ریز ریز شدن اجساد . سقوط توپولوف ایرانی . سقوط عمودی . عزای عمومی در ارمنستان! . فول بودن سوخت . کلماتی که با رنگ سبز است برای من مهم است شما چی؟ .
نوشته های پیشین

نوشته های اسفند86
نوشته های فروردین
هفته اول اردیبهشت
هفته دوم اردیبهشت
هفته سوم اردیبهشت
هفته چهارم اردیبهشت
هفته اول خرداد
هفته دوم خرداد
هفته سوم خرداد
هفته چهارم خرداد
هفته اول تیر
هفته دوم تیر
هفته سوم تیر
هفته چهارم تیر
مرداد ماه
نوشته های شهریور ماه
نوشته های مهر ماه 87
آبان ماه 87
آذر ماه 87
دی ماه 87
بهمن ماه 87
نوشته های اسفند 87
فروردین ماه 88
اردیبهشت 88
خرداد 88
تیر 88
بهمن 1388
آذر 1388
آبان 1388
مهر 1388
شهریور 1388
مرداد 1388
تیر 1388
اسفند 1388
فروردین 1389
اردیبهشت 1389
مرداد 89
تیر 89
خرداد 89
مرداد 89
مهر 89
آبان 89
فروردین 90
نوشته های تیر 90
نوشته های شهریور 90
اردیبهشت 90
آذر 90
دی 90
اسفند 90
بهمن 90
خرداد 91
اردیبهشت 91
مرداد 91
لوگوی وبلاگ من

وبلاگ تخصصی دانشجویان حسابداری 86 دانشگاه یزد
موسیقی وبلاگ

اشتراک در خبرنامه

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ

به نظرت این خوشکلا کین ؟؟؟
عید
عکس های دیدنی
طنزهای بارانی
مرا همانگونه که هستم دوست داشته باش
خوش به حال غنچه های نیمه باز
جملات طنز بارانی
پولسازترین رشته های دانشگاهی
یاد گذشته
دانشگاه
[عناوین آرشیوشده]

كد ساعت و تاريخ