برای ستاره ها ازطلوع ماه گفتم تا از تاریکی شب دلتنگ نشونداما افسوس که ستاره ها به تاریکی آسمان دلخوش کرده بودند وبه جلوه در تاریکی می اندیشیدندآنگاه که من در گوشه ای سرد از دوری ماه سوسو می زدم
وچه تاریکی وحشتناکی است برای ستاره ای که رنگش با رنگ دیگر ستاره ها فرق داشته باشد و نخواهد همرنگ با دیگر ستاره ها باشد.
چه سخت است تحمل تاریکی وقتی که از ماه پشت ابر نور بگیری و ستاره های اطرافت به غلط زدن در دل تاریکی دلخوش کرده باشند،نه به ماه توجه کنند،نه به ابری که جلوی جلوه ماه را می گیرد .
ای ستاره های آسمان دنیا،سکوت تا چند،تاریکی تا صبح بیشتر نمی ماند.
اگر صبح شود در روشنایی که بی جلوه می شوید هیچ،در روز که گم می شویدهیچ، نیست می شوید.
ای ستاره ها، اگر دست در دست هم دهید، اگر ابر را به یاری هم کنار زنید، اگر همه تبدیل به یک نور شویددیگرهیچ دلخسته ای در تاریکی نمی شکند.
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
اگه یکی رو دیدی که . . .
اگه یکی رو دیدی که وقتی داری رد می شی بر میگرده و نگات میکنه بدون براش
مهمی.
اگه یکی رو دیدی که وقتی داری می خندی بر میگرده و نگات می کنه بدون واسش
قشنگی.
اگه یکی رو دیدی که وقتی داری گریه می کنی می یاد باهات اشک میریزه
بدون دوست داره.
اگه یکی رو دیدی که وقتی داری با یه نفر دیگه حرف میزنی ترکت می کنه بدون
عاشقته
نام سی روز ماه
هر یک از 30 روز ماه نام ویژه ای داره که نام دوازده ماه سال هم در بین اوناست روز 8 و 15 و 23ام بنام دی
هست که به معنی آفریدگار هست برای اینکه مجزا باشن اونا رو با اسم روز بعدشون میارن
به ترتییب زیره معنی هر روز رو تو پرانتز کنارش مینویسم :
1 = اورمزد (ساده شده اهورامزدا = دانای بزرگ هستی بخش)
2 = وهمن (بهمن = اندیشه نیک)
3 = اردیبهشت (بهترین راستی و پاکی)
4 = شهریور (شهریاری نیرومند)
5 = سپندارمزد (اسفند =فروتنی و مهرپاک)
6 = خرداد (تندرستی ورسایی)
7= امرتات ( امرداد = بی مرگی و جاودانگی)
8 = دی بآذر (افریدگار) بخونید دی به آذر
9 = آذر (آتش و فروغ)
10 = آبان (آبها و هنگام آب)
11 = خور (آفتاب و خورشید) خیر هم میگن
12 = ماه (ماه)
13 = تشتر (تیر = ستاره تیر و ستاره باران)
14 = گئوش ( گوش = جهان و زندگی هستی )
15 = دی بمهر
16 = مهر (دوستی و پیمان)
17 = سروش (فرمانبرداری)
18 = رشن (دادگری)
19 = فروردین (فروهر و نیروی پیشرفت )
20 = ورهرام (پیروزی )
21 = رام (رامش وشادمانی)
22 = باد (باد)
23 = دی بدین
24 = دین (بینش درونی و وجدان )
25 = ارد (خوشبختی و دارایی و خواسته) اشی هم میگن
26 = اشتاد (راستی )
27 = آسمان (آسمان)
28 = زامیاد (زمین)
29 = مانتره سپند (گفتار پاک)
30 = انارام (فروغ و روشناییهای بی پایان)
حالا در هر ماه وقتی که اسم روز با اسم ماه خودش یکی شد جشن میگیریم اسم جشن هم اسم اون ماهه بعلاوه
یه "گان" مثلا روز تیر از ماه تیر جشن تیر گان یا روز بهمن از ماه بهمن جشن بهمنگان
که بعضی از این جشن ها مناسبت های ویژه خودشونم دارن مثل جشن تیرگان که گفتم یا جشن مهرگان
حالا کسایی که باهوشن بگن چرا جشن تیرگان 10ام تیره نه 13ام تیر ؟
یا جشن اسفندگان 29 بهمن برگزار میشه ؟
یا اینکه چرا جشن دیگان 4 روز متفاوته ؟
شخصییت های مشهور کارتونی پس از بازنشستگی چه کردند؟!
شنل قرمزی
1. به دلیل پوشیدن لباسهای شهرت وجلوه نمایی دستگیر شد
2. پس از کسر 6 امتیاز از پرسپولیس خود کشی کرد
3. به تلاش برای ایجاد انقلاب مخملی متهم شد واعتراف کرد
لوک خوش شانس
1. بدون افتتاح حساب ویا تکمیل موجودی برنده قرعه کشی حساب کول انداز بانک آمریکاییان شد
2. توسط برادران دالتون دستگیر شد وبه زندان آلکتراس منتقل شد
3. آخرش از دست سگ گاگولش بوشفگ سکته کرد ومرد
میگ میگ
1.در اتوبان شهید همت توسط پلیس گشت نا محسوس شناسایی وشطرنجی شد
2.به خاطر عبورازسرعت نور به انرژی تبدیل شد
3.در تصادفات رانندگی کشته شد
4.توسط گرگ منافق کور دل خورده شد
گرگ
1. میگ میگ را خورد چند درصد ازدریای مازندران هم روش
2. به عنوان مهندس در ایران خودرو موتورهای پژو405را بهینه سازی می کند
3. بی خیال میگ میگ شد
4. بالاخره با استفاده از تجهیزات صلح امیز هسته ای میگ میگ رو ترکوند
چوپان دروغگو
1.به واسطه ی فرهنگ سازی سر به راه شد
2.با عبور قیمت گوشت از مرز کیلویی nهزار تومان میلیاردر شد
3.گوسفندانش را فروخت ونیسان(ماکسیما) خرید
گجت
1. با انفجار یکی از نامه های ماموریتش ترکید!
2. ندانسته به استخدام رییس کلا درامد
3. بازرس اژانس شد
ای کیو سان
1.موهش بلند کرد وپشت مو گذاشت
2.به علت کمبود برق وروشنایی به استخدام وزارت نیرودرامد!
3.هر سال در کنکور سراسری به دلیل ایجاد سروصدای بلند به خاطر فکر کردن از جلسه اخراج میشه
4.سایو جان را پیچوند وبا یانگوم ازدواج کرد
سه کله پوک
1 در مقطع کاردانی دانشگاه ازاد مشغول به تحصیل شدند
2.در دانشگاه سراسری مشغول به تحصیل شدند(این گزینه صرفا برای پررو نشدن دانشجویان سراسری می باشد وارزش دیگری ندارد
3.گروه موسیقی تشکیل دادند والبوم بیرون دادن
در رویا دیدم که با خدا حرف می زنم
او از من پرسید: آیا مایلی از من چیزی بپرسی؟
گفتم...اگر وقت داشته باشید...
لبخند زد و گفت: زمان برای من تا بی نهایت ادامه دارد
چه پرسشی در ذهن تو برای من هست؟
پرسیدم: چه چیزی در رفتار انسان ها هست که شما را شگفت زده می کند؟
پاسخ داد: آدم ها از بچه بودن خسته می شوند...عجله دارند بزرگ شوند و سپس... آرزو دارند دوباره به دوران کودکی باز گردند
سلامتی خود را در راه کسب ثروت از دست میدهند و سپس ثروت خود را در راه کسب سلامتی دوباره صرف می کنند.....
چنان با هیجان به آینده فکر میکنند که از حال غافل می شوند. به طوری که نه در حال زندگی میکنند نه در آینده .
آن ها طوری زندگی میکنند، انگار هیچ وقت نمی میرند و جوری می میرند...انگارهیچ وقت زنده نبودند.
ما برای لحظاتی سکوت کردیم، سپس من پرسیدم . . .
مانند یک پدر کدام درس زندگی را مایل هستی که فرزندانت بیاموزند؟
پاسخ داد: یاد بگیرند که نمی توانند دیگران را مجبور کنند که دوستشان داشته باشند
ولی میتوانند طوری رفتار کنند که مورد عشق و علاقه دیگران باشند
یاد بگیرند که خود را با دیگران مقایسه نکنند
یاد بگیرند دیگران را ببخشند با عادت کردن به بخشندگی
یاد بگیرند تنها چند ثانیه طول میکشد تا زخمی در قلب کسی که دوستش دارید ایجاد کنید
ولی سالها طول میکشد تا آن جراحت را التیام بخشید
یاد بگیرند یک انسان ثروتمند کسی نیست که دارایی زیادی دارد
بلکه کسیست که کمترین نیازی و خواسته را دارد
یاد بگیرند کسانی هستند که آن ها را از صمیم قلب دوست دارند
ولی نمی دانند چگونه احساس خود را بروز دهند
یاد بگیرند و بدانند دو نفر میتوانند به یک چیز نگاه ولی برداشت آن ها متفاوت باشد
یاد بگیرند کافی نیست که تنها دیگران را ببخشند بلکه انسانها باید قادر به بخشش و عفو خود نیز باشند
سپس من از خدا تشکر کردم و گفتم آیا چیز دیگری هم وجود دارد که مایل باشی فرزندانت بدانند؟
خداوند لبخند زد و پاسخ داد: فقط این که بدانند من این جا و با آنها هستم . . . برای همیشه.
جشن تیرگان
بچه ها امروز جشن تیرگانه!!!!
امروز روز تیر (از نام 30 روز ماه) از ماه تیر هست و به همین خاطر
بهش میگن جشن تیر گان.
امروز روزیه که حدود چند هزار سال پیش بعد از یه خشکسالی هفت ساله
در زمان ساسانیان بارون باریده اونم تو تابستون!!!!
امروز روزیه که قهرمان ایران ارش کماندار از بالای کوه البرز تیری رو
که زندگی شو و همه جونشو روی اون میزاره پرتاب میکنه که 9 روز بعد
کنار رود جیهون به درختی میشینه (روز باد) و به خاطر از جان گذشتگیه
این جوان چیزی از خاک ایران کم نمیشه.
امروز ایرانیان اصیل و کسانی که با فرهنگ ایران اشنایی دارن این روز
رو گرامی میدارن و با شادی همدیگه رو با آب خیس می کنند (جشن
آبریزان) و بند هفت رنگی رو (رنگای رنگین کمون) به دستشون میبندن
و در روز باد یعنی 19 تیر خورشیدی اونا رو تو باد رها میکنند به یاد ارش
و تیری که انداخت و جونی که به خاطر ایران داد.
10 تیر ؛ جشن تیرگان بر تمام ایرانیان مبارک!!!!
میخ در دیوار
سعی کن حتماً همه متن را تا آخرین جمله بخوانی. از همه مهمتر جمله آخر است که بایدخوانده شود.
یکی بود یکی نبود، یک بچه کوچیک بداخلاقی بود. پدرش به او یک کیسه پر از میخ و یک چکش داد و گفت هر وقت عصبانی شدی، یک میخ به دیوار روبرو بکوب. روز اول پسرک مجبور شد 37 میخ به دیوار روبرو بکوبد. در روزها و هفته ها ی بعد که پسرک توانست خلق وخوی خود را کنترل کند و کمتر عصبانی شود، تعداد میخهایی که به دیوار کوفته بود رفته رفته کمتر شد. پسرک متوجه شد که آسانتر آنست که عصبانی شدن خودش را کنترل کند تا آنکه میخها را در دیوار سخت بکوبد. بالأخره به این ترتیب روزی رسید که پسرک دیگر عادت عصبانی شدن را ترک کرده بود و موضوع را به پدرش یادآوری کرد. پدر به او پیشنهاد کرد که حالا به ازاء هر روزی که عصبانی نشود، یکی از میخهایی را که در طول مدت گذشته به دیوار کوبیده بوده است را از دیوار بیرون بکشد. روزها گذشت تا بالأخره یک روز پسر جوان به پدرش روکرد و گفت همه میخها را از دیوار درآورده است. پدر، دست پسرش را گرفت و به آن طرف دیواری که میخها بر روی آن کوبیده شده بود، برد. پدر رو به پسر کرد و گفت دادی ولی به سوراخهایی که در دیوار به وجود آورده ای نگاه کن !! این دیوار دیگر هیچوقت دیوار قبلی نخواهد بود. پسرم وقتی تو در حال عصبانیت چیزی را می گوئی مانند میخی است که بر دیوار دل طرف مقابل می کوبی. تو می توانی چاقوئی را به شخصی بزنی و آن را درآوری، مهم نیست تو چند مرتبه به شخص روبرو خواهی گفت معذرت می خواهم که آن کار را کرده ام، زخم چاقو کماکان بر بدن شخص روبرو خواهد ماند. یک زخم فیزکی به همان بدی یک زخم شفاهی است. دوست ها واقعاً جواهر های کمیابی هستند ، آنها می توانند تو را بخندانند و تو را تشویق به دستیابی به موفقیت نمایند. آنها گوش جان به تو می سپارند و انتظار «. احترام متقابل دارند و آنها همیشه مایل هستند قلبشان را به روی ما بگشایند
شما دوست من هستید و من به شما افتخار می کنم.
لطفاً اگر من در گذشته در دیوار شما حفره ای ایجاد کرده ام مرا ببخشید.
پشت سرمن قدم برندار، چون ممکن است راه رو خوبی نباشم، قبل ازمن نیز قدم برندار، » «. ممکن است من پیرو خوبی نباشم ، همراه من قدم بردار و دوست خوبی برای من باش
دیگه کنکور 87 و واسه همه جرقه ای ها آرزوی موفقیت دارم
دخترا هم خوب زود روحیشونو میبازنا
این الان داره فکر میکنه کی باید بره خدمت
حالا خودمونیما خواب هم وست تست زدن می چسبه نه
بابا همه رفتن تو داری تست میزنی بی خیال حالا دوم شدی هم اشکالی نداره