شب چله
درود بر همه
پس فردا شب چله ست گفتم پیشاپیش تبریک بگم
چله یا یلدا بلند ترین شب سال از کهن ترین رسوم ایرانی و زنده ترین اوناست که از رسوم ایین میترائیسم بوده که تو ایران و کشورهای همسایه به نام شب چله و تو دنیا به نام شب کریسمس معروف شده ؛ حال میکنی؟ بزرگترین جشن دنیا ریشه اش ایرونیه...!!
نمی خوام با گفتن تاریخچه این رسم نیک و کهن سرتون رو درد بیارم اگه خیلی طالبین تو گوگل سرچ کنین مفصل بخونین!!
امیدوارم شبی شاد و خرم براتون باشه و به همه خوش بگذره .
فال حافظ یادتون نره ؛ فقط اول خوب فکر کنید بعد نیت کنید اگه مغزتون راه نداد با دلتون امتحان کنید جوابش بهتره..!
اگه شاهنامه هم دارید یه کمی بخونید حال میده .
در ضمن یه شب هزار شب نمیشه رژیم و هیکل و بیخیال شید و تا می تونید میوه و آجیل و شام و... بخورید اما مواظب باشید نترکید..!!
خدایا کاری کن شب چله به همه ی انسان ها خوش بگذره خصوصا ایرانی ها. آمین
روز دانشجو مبارک
درود
امروز روز دانشجو بود روزتان مبارک
برخی دانشگاه ها با برگزاری همایش و مراسم و اجرای برخی برنامه ها و سخرانی ها و البته تیتاب و ساندیس که طبق گزارشات رسیده در برخی دانشگاه ها با میوه هایی نظیر سیب همراه بوده از دانشجویان پذیرایی شد
بماند که گلایه های بسیاری نیز مطرح شد که آره سرعت اینترنت کمه یا وضع غذا خوب نیست
یا چرا فلان ساختمون مورد احتیاج دانشگاه تموم نمیشه و ... که البته مسئولان هم همه اینها رو قبول داشتن و به امید خدا درست میشه. پس دیگه خیالتون راحت....!
اما خود دانشجو که واقعا مقام بالایی چه در زندگی اجتمایی چه در زندگی علمی و حتی سیاسی داره چون
اول اینکه جیبش خالیه ولی خیلی حرص پول نمیزنه (البته تا اتمام درسش و بر آورده شدن نیازهای اولیه)
دوم هم اینکه بالاخره سطح سوادش یه مقدار بالاتر رفته که بهش میگن دانشجو و حرفش اگه زیاد برش نداره ولی کم تاثیر هم نیست و گاهی بیشترین تاثیر رو داره و همه رو به فکر فرو میبره که خودشم تو کف حرفش میمونه
یادمون باشه امروز هدف ها و آرمان ها و معارهایی که انتخاب میکنیم درست و والا باشه و مهمتر حفظ اونهاست که پس فردا که یه کاره ای شدیم؛ برای بقیه مردم و خودمون مفید باشیم نه به فکر فایده خودمون و بقیه رو وللش...!
البته اگر بعد تموم کردن درس و برای برخی پایان سربازی ؛ برای مدت زیادی بیکاری همراه با بی پولی باشه امیدوارم آرمانی به جز استخدام باقی بمونه ...
به هر حال خیال هممون راحته که خدا همیشه به همه بنده هاش لطف و عنایت داره ولی میگه
از تو حرکت ؛ از من برکت
پس خوندن درسا رو فراموش نکنیم که فعلا در این دوره مهمترین وظیفه ی ما جویای دانش بودنه
به امید شادکامی و تندرستی
و به امید ترکوندن معدل توسط هممون به 20 (توهم نزدم ؛ می تونیم..!)
بدرود.
یک شرکت بزرگ قصد استخدام تنها یک نفر را داشت. بدین منظور آزمونی برگزار کرد که تنها یک پرسش داشت. پرسش این بود :
شما در یک شب طوفانی سرد در حال رانندگی از خیابانی هستید. از جلوی یک
ایستگاه اتوبوس در حال عبور کردن هستید. سه نفر داخل ایستگاه منتظر اتوبوس هستند. یک پیرزن که در حال مرگ است. یک پزشک که قبلاً جان شما را نجات داده است. یک خانم/آقا که در رویاهایتان خیال ازدواج با او را دارید. شما میتوانید تنها یکی از این سه نفر را برای سوار نمودن بر گزینید. کدامیک را انتخاب خواهید کرد؟ دلیل خود را بطور کامل شرح دهید :
پیش از اینکه ادامه حکایت را بخوانید شما نیز کمی فکر کنید ...
ادامه مطلب...
سلام این مطلب رو من خوندم خیلی جالب و آموزنده بود اگه نخونی خودت ضرر کردی حالا تصمیم با خودته!!!!!!!!!!!
در تمام تمرینها سنگ تمام میگذاشت اما چون جثه اش نصف سایر بچههای تیم بود تلاشهایش به جایی نمیرسید. در تمام بازیها ورزشکار امیدوار ما روی نیمکت کنار زمین مینشست اما اصلا پیش نمیآمد که در مسابقه ای بازی کند. این پسر بچه با پدرش تنها زندگی میکرد و رابطه ویژه ای بین آن دو وجود داشت. گرچه پسر بچه همیشه هنگام بازی روی نیمکت کنار زمین مینشست اما پدرش همیشه در بین تماشاچیان بود و به تشویق او میپرداخت. این پسر در هنگام ورود به دبیرستان هم لاغر ترین دانش آموز کلاس بود. اما پدرش باز هم او را تشویق میکرد که به تمرینهایش ادامه دهد. گرچه به او میگفت که اگر دوست ندارد مجبور نیست این کار را انجام دهد. اما پسر که عاشق فوتبال بود تصمیم داشت آن را ادامه بدهد. او در تمام تمرینها تلاشش را تا حد نهایت انجام میداد به امید اینکه وقتی بزرگتر شد بتواند در مسابقات شرکت کند. در مدت چهار سال دبیرستان او در تمام تمرینها شرکت میکرد اما همچنان یک نیمکت نشین باقی ماند. پدر وفا دارش همیشه در بین تماشاچیان بود و همواره او را تشویق میکرد. پس از ورود به دانشگاه پسر جوان تصمیم داشت باز هم فوتبال را ادامه دهد و مربی هم با تصمیم او موافقت کرد زیرا او همیشه با تمام وجود در تمرینها شرکت میکرد و علاوه بر آن به سایر بازیکنان روحیه میداد. این پسر در مدت چهار سال دانشگاه هم در تمامیتمرینها شرکت کرد اما هرگز در هیچ مسابقه ای بازی نکرد. در یکی از روزهای آخر مسابقههای فصلی فوتبال زمانی که پسر برای آخرین مسابقه به محل تمرین میرفت مربی با یک تلگرام پیش او آمد. پسر جوان آرام تلگرام را خواند و سکوت کرد. او در حالی که سعی میکرد آرام باشد زیر لب گفت: پدرم امروز صبح فوت کرده است. اشکالی ندارد امروز در تمرین شرکت نکنم؟ مربی دستش را با مهربانی روی شانههای پسر گذاشت و گفت: پسرم این هفته استراحت کن. حتی برای آخرین بازی در روز شنبه هم لازم نیست بیایی. روز شنبه فرا رسید. پسر جوان به آرامی وارد رختکن شد و وسایلش را کناری گذاشت. مربی و بازیکنان از دیدن دوست وفادارشان حیرت زده شدند. پسر جوان به مربی گفت: لطفا اجازه بدهید من امروز بازی کنم. فقط همین یک روز را. مربی وانمود کرد که حرفهای او را نشنیده است. امکان نداشت او بگذارد ضعیف ترین بازیکن تیمش در مهم ترین مسابقه بازی کند. اما پسر جوان شدیدا اصرار میکرد. مربی در نهایت دلش به حال او سوخت و گفت: باشد میتوانی بازی کنی. مربی و بازیکنان و تماشاچیان نمیتوانستند آنچه را که میدیدند باور کنند. این پسر که هرگز پیش از آن در مسابقه ای بازی نکرده بود تمام حرکاتش به جا و مناسب بود.
تیم مقابل به هیچ ترتیبی نمیتوانست او را متوقف سازد. او میدوید پاس میداد و به خوبی دفاع میکرد. در دقایق پایانی بازی او پاسی داد که منجر به برد تیم شد. بازیکنان او را روی دستهایشان بالا بردند و تماشاچیان به تشویق او پرداختند. آخر کار وقتی تماشاچیان ورزشگاه را ترک کردند مربی دید که پسر جوان تنها در گوشه ای نشسته است. مربی گفت: پسرم من نمیتوانم باور کنم. تو فوق العاده بودی. بگو ببینم چه طور توتنستی به این خوبی بازی کنی؟ پسر در حالی که اشک چشمانش را پر کرده بود پاسخ داد: میدانید که پدرم فوت کرده است. آیا میدانستید او نابینا بود؟ سپس لبخند کم رنگی بر لبانش نشست و گفت: پدرم به عنوان تماشاچی در تمام مسابقهها شرکت میکرد. اما امروز اولین روزی بود که او میتوانست به راستی مسابقه را ببیند و من میخواستم به او نشان دهم که میتوانم خوب بازی کنم.
استعدادها و توانمندیهای جوانان، نوجوانان و نخبگان تنها با تشویق،
ارزش گذاری و بها دادن شکوفا می شوند و در این میان
نیروی عشق و اراده نیز سبب تقویت انگیزه
و عملکردی باور نکردنی و منجر به
موفقیتی حتمی خواهد شد.