وبلاگ :
وبلاگ تخصصي دانشجويان حسابداري 86 دانشگاه يزد
يادداشت :
شعر مسافر از فريدون آسرايي
نظرات :
0
خصوصي ،
8
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
6غفقع7
نه صدا مي زنمت
نه نگاهي گذرا
و نه لبخندي که مهربان تر باشد
مثل يک رهگذري ؛ از کنار تو گذر خواهم کرد
و دگر نيست خبر از نگاهي که دلت گفت به چشمان تو تعلق دارد
و نه لبخند صميمانه تري ...
هر چه گر بود گذشت
نه توشهزاده ي روياي مني
نه من آن عاشق مرهم زده بر حالت تنهايي تو ...
هر چه در خويش اگر داشته ام ؛ مرده و نيست
هر چه احساس اگر داشته ام ؛ بازي تلخ و غم انگيز زمان برده دگر ...
آن چه از من که حقيقت دارد
فقط عمري ست که رفت
و نمي آيد و من
مثل يک تجربه ي تلخ ؛ که آويخته بر زندگي آدم هام ...
و هر آن کس سر عبرت
دل پر درد مرا بر سر انگشت ؛ نشان خواهد داد ...