• وبلاگ : وبلاگ تخصصي دانشجويان حسابداري 86 دانشگاه يزد
  • يادداشت : مدرسه عشق
  • نظرات : 0 خصوصي ، 4 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + غريبه 

    من هم ميخواستم يه شعري بزنم كه اين شعر را انتخاب كردم:(چه ربطي به اين مطلب داره خودم هم نميدونم)

    حجاب از زبان آغاسي

    خواهرم اين قدر طنازي مکن/ با اصول شرع لجبازي مکن

    در امور خويش سرگردان نشو/ نو عروس چشم نامردان مشو

    در خيابان چهره آرايش مکن/ از جوانان سلب آسايش مکن

    زلف خود از روسري بيرون مريز/ در مسير چشم‌ها افسون مريز

    ياد کن از آتش روز معاد/ طره گيسو مده در دست باد

    خواهرم ديگر تو کودک نيستي / فاش‌ترگويم عروسک نيستي

    خواهرم اي دختر ايران زمين/ يک نظر عکس شهيدان را ببين

    خواهر من اين لباس تنگ چيست ؟/ پوشش چسبان رنگارنگ چيست ؟

    پوشش زهرا مگر اين گونه بود!

    پدرم گفت پدر جان زن اگر زن باشد/ شير در خانه و در کوچه و برزن باشد

    پدرم گفت که اي دخت نکو بنيادم/ زلف بر باد نده تا ندهي بر بادم

    هدف دشمن سنگ افکن، پيشاني ماست/ کسب جمعيتش از زلف پريشاني ماست

    پدرم گفت گل از رنگ و لعابش پيداست/ که زن مؤمنه از طرز حجابش پيداست