من كه در مورد مطلبت انتقادي نزدم....از اينكه بازبانم ناراحتت كردم معذرت ميخوام....به ظاهر كسي قضاوت نكن..والا من با منفرد زياد صحبت كردم اون جوري كه شما فكر ميكني نيست... حالا از اين حرف ها گذشته چرا يزد نمايي..هر وقت اومدي بيا همه را ببين..يه ذره در مورد يه جشن ديگه يه اتفاق ديگه(كه فقط شما ميدوني صحبت كن)كه ما بدونيم فقط شما تو وبلاگ حرف نميزني...در مورد ماهي گرفتن:اميدوارم كه اين جور اتفاقي نيوفته

به اميد ديدار

بابا اول بذار مطلبو بزنيم بعد انتقاداتو شروع كن..!!! آش نخورده و دهن سوخته...!!!

درباره اينكه از كجا فهميدم از دختراييد: مدتي كه دانشگاه يزد بودم اون طوري كه من فهميدم تو يزد دخترا خيلي بيشتر از پسرا مسائل مختلف رو خيلي سخت ميگيرنو تعصب بيش از اندازه دارن .( شرمنده اگه رك گفتم ولي يه نگاه به نظراتي كه تا حالا كرديد بندازيد )

البت همه اين طوري نبودن ولي 90 درصد كسايي كه من برخورد داشتم اينطوري بودن كه به نظر من با توجه با شرايط فرهنگي جمعيتي و اقليمي يزد كاملا طبيعي و به نظر من خوب هستش .

به نظر من علت برخي برخوردهاي بعضي ها (مثلا خانم منفرد)

تا حد زيادي به اين خاطر بوده باشه چون ايشون مسائل رو خيلي سخت نميگيرن، حرفشونو راحت ميزنن و مسائلي كه شما خيلي درباره اش زيادي حساسيد براي ايشون عادي و مثل خود شما كمي هم زبان تندي دارن

من هم مي تونستم جواب تند بدم دعوا راه بيفته ولي اول اينكه مي دونستم شما قصد بدي نداريد دوم فايده اي نداشت جز كدورت .

راستي من هنوز نمي دونم شما فكر ميكردين من چه جوري ميخواستم ماهي بگيرم ؟؟؟

شايد باورت نشه دوستايي مثل تو داشتم كه حرف از خوب بودن وعاقل بودن ميزدن اما چيزي طول نميكشيد كه به محض ديدن ابي چه جوري ماهي ميگرفتن....دوست دارم از اونا نباشي واقعا خودت باشيي يه چيز ديگه ازكجا ميدوني من از دخترام

فوق العاده ازت خوشم اومده بزن عزيزم من ديگه مشتاقت شدم خوب ادما راضي ميكنيمن قانع شدم دلم ميخوت ببينم چي ميزني اين بار....به خودت نگي اين ديگه چه بيجنبه اي بود چه قدر زود

والا من كه اونجا هم بودم از بس از اين حرفا زدم زبونم مو در اورد كم درباره شب چله و جشن اسفندگان گفتم حتي خوب يادمه كه به همه (نه فقط پسرا) گفتم كه به جاي ولنتاين تو روز جشن اسفندگان به عشقشون هديه بدن كه البته معلوم شد تو يزد هنوز شكر خدا ولنتاين مد نشده (شايدم تا حالا شده) حتي موضوع فيلم ليلي مجنون در اين باره است قابل توجه شما ديگه اين فيلم رو كه من نساختم يه ايروني ساخته تازه تو جشن سده هم تهران كه خودم بودم هم يزد كه دوستاي ديگه ام بودن 60 درصد افراد حاضر مسلمان هستن چند ساله كه از شبكه خبر و شبكه تهران (برنامه در شهر) و امسال از پرس تي وي هم اومده بودن

اين هم از عكساي سده امسال (ادامه مطلبم بزنيد)

حالا بعد همه اين صحبتا درباره جشن اسفندگان 29 بهمن مطلب بزنم از نظر شما ايراد شرعي نداره؟

در ضمن من هيچ وقت از انتقاد به جا ناراحت نمي شم از شما هم ممنون كه انتقاد مي كنيد اميدوارم كدورتي پيش نيومده باشه

ببين مطلبات اشكالي نداره از لحاظ ظاهر اما

اينكه بخواييم بگيم تو واقعا قصد زنده كردن ايين هاي ايراني را داري يا ... باشه چون با تربيت بودي ديگه انتقاد نميكنم ولي همه را يه جور ندون يه سئوال چا وقتي بودي اين حرفا را نمي زدي نكنه...

خيلي خوب فكر كنم قصد شما رو از اين اعتراضات فهميدم

معلومه مطلب مربوطه رو هم خوب نخوندي

يه سوال ازت مي كنم جوابشو كه بدي جواب خودتو دادي

چرا به مطلب من درباره شب چله هيچ اعتراضي نكردي؟

اگه هنوز هم قصد من رو نفهميدي بگو تا جوابتو مفصل بدم اما قبلش خوب فكر كن بعد حرف بزن

من هم نمي دونم چه هيزم تري به شما فروختم!!

در ضمن شما رو نمي دونم ولي خودم رو مطمئنم چيز نيستم.

اول حرف زدن ياد بگير بعد انتقاد كن منتقد

درود درود درود

شرمنده

براي جشن بهمنگان روز مردان درستكار و روز پدر نتونستم مطلب بزنم (وسط امتحانام بود) ولي براي جشن اسفندگان روز زنان نيكوكار و روز مادر و روز عشق حتما مطلب مي زنم البته اگه استقبال بشه

راستش يه مدته بقيه مطلب نمي زن بازديد كننده هم خيلي كم شده والا بچه هاي كلاس من هم اينجا يه وبلاگ زدن دايم مطلب جديد ترجمه مي كنن و مي زن چه علمي مربوط به رشتمون چه غير مرتبط بد نيست يه كمي فعال تر باشيد

اميدوارم امتحاناتون رو خوب داده باشيد شرمنده يه كم حرافي كردم

دلم برا شما و دانشگاه يزد خيلي تنگ شده

تندرست و موفق باشيد

بدرود